منظور از پیشرفت شغلی، هدفگذاری و حرکت پیوسته به سوی اهدافی است که برای خود در نظر گرفتهاید. در واقع اهداف شغلی همان برنامههای مشخصی هستند که نشان میدهند که شما در نهایت به دنبال…
منظور از پیشرفت شغلی، هدفگذاری و حرکت پیوسته به سوی اهدافی است که برای خود در نظر گرفتهاید. در واقع اهداف شغلی همان برنامههای مشخصی هستند که نشان میدهند که شما در نهایت به دنبال چه جایگاه کاری هستید؟ یکی از گامهای دشوار در رسیدن به موفقیت، تعریف اهداف شغلی است. دلیل دشوار بودن تعریف اهداف این است که شما به تنهایی بازیگر این بازی نیستید، بلکه افرادی دیگری، مانند کارفرما و سایر ذینفعان نیز در محیط کار شما ایفای نقش میکنند. تعریف اهداف شغلی بلند پروازانه اما واقعی، یکی از اصلیترین کارهایی است که برای رسیدن به موفقیت، در همان ابتدای مسیر شغلی، باید انجام شود.
زمانی که اهداف کاری شما و مدیریت مجموعه با یکدیگر همخوانی داشته باشد، تعریف هدف برای شما بسیار راحتتر خواهد بود. بنابراین اگر صاحب شغلی هستید و یا اگر در آینده مشغول به کاری شدید، تلاش کنید تا به طور کاملا واضح مسیر پیش روی خود را ترسیم کنید. به یاد داشته باشید، اهداف شغلی هر شخص، به صورت منحصر به فرد تعیین میشود و نمیتوان یک حکم کلی برای این موضوع صادر کرد.
بنابراین به دنبال نسخههای از پیش نوشته شده برای تعیین اهداف شغلی خود نباشید. لازم است بدانید که استفاده از مسیرهای دیگران، بدون در نظر گرفتن خواستههای خود، شما را به اهدافتان نمیرساند! حقیقت این است که این نسخهها قابلیت نمایان کردن ظرفیت شما به صورت تمام و کمال را ندارند. در این مقاله قصد داریم چگونگی تعریف اهداف شغلی بلند پروازانه اما واقعی را به طور کامل با شما در میان بگذاریم و به شما بگوییم که چگونه میتوانید این اهداف را برای خود مشخص کنید. پس اگر شما هم به دنبال دستیابی به اهداف بلندپروازانه در جاده شغلی خود هستید، تا انتهای این مطلب با رشدانا همراه باشید.
برای اینکه بتوانید چشم انداز شغلیتان را مشخص کنید، بهتر است از روشهای تکراری و کلی دست بردارید! به جای این روشها، سعی کنید از شیوههای نوین و پیشرفته، مانند SMART کمک بگیرید. SMART مخفف 5 واژه زیر است:
این چارچوب به شما کمک میکند تا بتوانید اهداف خود را مشخص کرده و آنها را به گامهای کوچکتری تقسیم کنید. همانطور که میدانید، تقسیم اهداف بزرگ به اهداف کوچکتر، مسیر رسیدن به آنها را هموارتر میکند. برای اینکه بتوانید اهداف خود را با استفاده از این روش تعریف کنید، لازم است نکات زیر را درنظر داشته باشید:
برای رسیدن به موفقیت، بهتر است همواره بر روی اهداف کوتاه مدت خود تمرکز کنید و پس از آن به سراغ علایق بلند مدتتان بروید. منظور از اهداف کوتاه مدت، اهدافی است که برای تکمیل و تحقق نیاز به یک تا سه سال زمان دارند. شما برای آن که بتوانید به اهداف بلند مدت خود برسید، به سه تا پنج سال زمان نیاز خواهید داشت. زمانی که موفق شوید به اهداف کوتاه مدت خود دست پیدا کنید، به راحتی قادر خواهید بود هدفهای بلندمدت خود را بشناسید و برای رسیدن به آنها گام بردارید.
برای رسیدن به موفقیت باید اهداف شغلی خود را با دقت کافی تعریف نمایید. اما بهتر است در این کار زیادهروی نکنید. به یاد داشته باشید که دقت و وسواس بیش از اندازه در تعیین اهداف، باعث دست نیافتنی شدن هدفهایتان میشود. به عنوان مثال، به جای آن که با خود بگویید:«من مدیرعامل شرکت مایکروسافت خواهم شد»، به این باور برسید که قرار است در آینده مدیرعامل یک شرکت موفق شوید.
به منظور هموار کردن جاده موفقیت، از ابتدای کار مشخص کنید که چه فعالیتهایی به شما در رسیدن به اهدافتان کمک میکند. اگر نتوانید به اندازه کافی اقدامات لازم را پیدا کنید، باید اهداف خود را به بخشهای کوچکتر و جزئیتر تفکیک کنید تا راحتتر به آنها برسید.
رشد و ارتقا شغلی شما علاوه بر پیشرفت انفرادی، سبب رشد رئیس و کارفرمای مجموعه نیز خواهد شد. اما اگر به هر دلیلی اهدافی که شما در نظر دارید، با هدفهای رئیستان متفاوت باشد، به آن معناست که شما در جایگاه واقعی و مناسب خود قرار نگرفتهاید!
پس از آن که چارچوب اولیه اسمارت را مشخص کردید، نوبت به آن میرسد که به سراغ بررسی سایر ابعاد شغلی خود بروید. مثلا به کمک چارچوبی که تعریف کردید، میتوانید به نتایجی مانند بهبود عملکرد، جستجوی شغل جدید و یا انتقال تمرکز به حرفه جدید برسید.
همانطور که گفته شد، یکی از اصلیترین بخشهای موفقیت، هدفگذاری است. شاید در ابتدای راه بدانید که به دنبال چه چیزی هستید، اما مهمتر از آن این است که مهارتهای خود را به طور دقیق بشناسید و بدانید که کمبودها، نقاط ضعف و نقاط قوتتان کجاست؟ یکی از بهترین روشهایی که در مشخص شدن این موارد به شما کمک میکنند، استفاده از برنامه توسعه فردی میباشد.
این برنامه، مجموعهای است که با استفاده از آن میتوانید خود و تواناییهایتان را ارزیابی کنید. برنامه توسعه فردی به راحتی در اینترنت موجود و قابل استفاده میباشد. ارزیابی با استفاده از این روش، به شما کمک میکند تا اهداف واقع بینانهای برای خود تعریف کرده و دید بهتری نسبت به مهارتها و استعدادهای شگرف مخصوص به خودتان پیدا کنید. بدین ترتیب قادر خواهید بود با به کارگیری برنامه توسعه فردی اهداف شغلیتان را تغییر دهید و یا برنامه زمانی خود را باتوجه به آموختههایتان کم و زیاد نمایید.
امروزه در اکثر منابع علمی صحبت از خود ارزیابی و هدفگذاری است! اما این کارها تنها در کلام ساده است و در اکثر اوقات زمانی که نوبت به عمل میرسد، شرایط کاملا متفاوت میشود! شاید برای اینکه این کار به درستی انجام شود، نیاز به الگوهایی الهام بخش و انگیزه بخش داشته باشید. در ادامه چند مورد از پرکاربردترین این الگوها را معرفی کردهایم.
اگر میخواهید شغلتان را عوض کنید، نکات زیر را مدنظر داشته باشید:
اگر میخواهید مسیر شغلیتان را تعویض کنید، به نکات زیر توجه نمایید:
اگر به دنبال بازخورد بهتری درباره عملکردهایتان هستید، نکات زیر را به یاد داشته باشید:
اگر قصد دارید برای بار اول به دنبال شغلی مناسب برای خود بگردید، به نکات زیر توجه کنید:
معمولا زمانی که تصمیم به انجام کاری میگیرید، در طول مسیر با سوالاتی روبرو خواهید شد. هدفگذاری شغلی نیز از آن دسته از کارهایی است که در طول راه ممکن است با سوالات متعددی مواجه شوید. به همین دلیل در این بخش چند مورد از سوالات متداول پیرامون این موضوع را بررسی میکنیم.
اگر در مورد شغل انتخابی خود تردید دارید، بهتر است با خودتان صادق باشید! پیشنهاد ما در چنین شرایطی این است که اجازه دهید رئیستان بداند که دقیقا خواسته شما چیست و به دنبال چه چیزی در مسیر شغلیتان هستید؟ علاقه و تمایل شخصی خود را در به کارگیری مهارتها و استعدادهایتان در راستای فعالیتهای سازمان بروز دهید. به منظور ابراز علاقه شغلی، لازم است تا منظور خود را به وسیله مثالهایی بیان کنید.
دروغ گفتن به کارفرما یا مدیریت مجموعهای که در حال حاضر در آن مشغول به کار هستید و یا در آینده قرار است در آن استخدام شوید، برابر با فاجعه است! به عنوان مثال، اگر در جلسه مصاحبه دروغ بگویید، در ادامه پرسشهایی مطرح میشود که دروغتان برملا شود! اگر بر این باور هستید که اهداف کاری شما برای همکاری بلندمدت با سازمان موردنظر مناسب نیست، صادق باشید و نظرتان را ابراز کنید. شک نکنید که نقاط مشترکی بین اهداف شما و سازمان وجود دارد که تنها از طریق گفتگو، قابل شناسایی هستند. بنابراین این وظیفه شماست که با واضح صحبت کردن، از ایجاد ابهام در توضیح اهداف جلوگیری کنید.
گفتگوی صادقانه و بیان اهداف موردنظر سبب میشود که کارفرما احساس کند تفکر حساب شدهای در پس درخواست کاری وجود دارد و میتواند روی عملکرد مثبت شما حساب کند.
فراموش نکنید که اهداف شما همواره باید چالش برانگیز باشند! اما از آنجایی که قرار است آنها را در چارچوب اسمارت تعریف کنید، باید عاقلانه نیز باشند. اگر اهداف موردنظرتان از مهارت و تواناییهایتان فاصله داشته باشند، این نشانه سادهلوحی شما خواهد بود! البته دقت داشته باشید که ساده بودن بیش از حد اهداف نیز میتواند نشانهای از کم بودن انگیزه شما باشد. مدیران همیشه به دنبال کارمندانی میگردند که بتوانند تواناییهای خود را اثبات کنند و با چالشها روبرو شوند.
برای آن که بتوانید هدفگذاری شغلی خود را انجام دهید، باید زمان کافی را به این کار اختصاص دهید. اما اگر نکاتی را از قبل بدانید، با موفقیت بیشتری این مسیر را پشت سر خواهید گذاشت. به طور خلاصه، برای تعریف اهداف شغلی بلند پروازانه اما واقعی به نکات زیر توجه کنید:
شما میتوانید از طریق شناخت شیوههای هدفگذاری، انتخابهای هوشمندانهتری را در مسیر شغلی خود داشته باشید. به همین دلیل در این مقاله نکاتی را درمورد تعریف اهداف شغلی بلند پروازانه اما واقعی با شما درمیان گذاشتیم.
شما نیز می توانید در تبادل نظرها شرکت کنید، دیدگاهی بنویسید یا به دیدگاه دیگران پاسخ دهید.
برای نوشتن دیدگاه اینجا را کلیک کنید
عالی بود.لذت بردم