این روزها رقابت در دنیای اینترنت بسیار مشکل شده است؛ چون سازمانها و برندهای زیادی در حال فعالیت هستند و برای موفقیت در بین آنها باید از استراتژیها و روشهای مختلفی برای بازاریابی آنلاین استفاده…
این روزها رقابت در دنیای اینترنت بسیار مشکل شده است؛ چون سازمانها و برندهای زیادی در حال فعالیت هستند و برای موفقیت در بین آنها باید از استراتژیها و روشهای مختلفی برای بازاریابی آنلاین استفاده کنید. یکی از این روشها برای موفقیت در حوزه دیجیتال مارکتینگ، استفاده از بازاریابی موتورهای جستجو یا Search Engine Marketing است.
در این مقاله میخواهیم به طور کامل درباره SEM صحبت کنیم و تعدادی از راهکارهای بهبود آن را با شما به اشتراک بگذاریم. اگر میخواهید روشهایی نوین و جدید در ارتباط با بهبود سئو و افزایش یا هدایت ترافیک سایت آموزش ببینید، این مقاله به طور ویژه برای شما نوشته شده است؛ پس تا انتها با رشدانا همراه باشید.
SEM نوعی بازاریابی یا مارکتینگ اینترنتی است که در آن از تبلیغات پولی در جهت ارتقا وبسایت و بیشتر دیده شدن آن توسط مخاطب، استفاده میشود. وقتی شما به عنوان کاربر یا مخاطب یک کلمه یا عبارتی را در گوگل جستجو میکنید، نتایجی به شما نمایش داده میشوند. هر کدام از این نتایج در سه جایگاه قرار دارند:
نتایجی که در بخش میانی SERPs قرار میگیرند حاصل رعایت قوانین سئو هستند و در دسته استراتژیهای رایگان دیجیتال مارکتینگ قرار دارند؛ اما وبسایتهای بالا و پایین SERPs چطور؟ آنها چه وضعیتی دارند؟ در حقیقت، این وبسایتها در دسته استراتژی سئو قرار داشته و حاصل چنین راهکاری هستند. بازاریابی موتورهای جستجو روشی منحصر به فرد و تاثیرگذار در راستای بازاریابی کسبوکارها و سازمانهای مختلف است؛ شاید این جمله کمی گمراه کننده به نظر برسد. به این مثال دقت کنید.
شما به عنوان کاربر جستجوهای متعددی انجام میدهید؛ مثلا درباره انواع مواد غذایی و خواص آنها. به محض جستجوی یک عبارت، نتایج زیادی در گوگل به شما نمایش داده میشود. تا به حال از خود پرسیدهاید چرا؟ کلمات و عباراتی که شما جستجو میکنید، توسط بسیاری از افراد دیگر هم جستجو میشوند. به همین دلیل، تبلیغکنندگان تعدادی از این کلمات کلیدی پرتکرار را که به کسبوکارهای مختلف مرتبط است، انتخاب کرده و روی آنها سرمایهگذاری میکنند.
شاید از خود بپرسید این سرمایهگذاری چطور انجام میشود؟ آنها از سازمانها و برندهای مختلف در ازای هدایت جریان ترافیک و مخاطب به سایتشان پول دریافت میکنند؛ برای مثال، اگر شما یک آژانس دیجیتال مارکتینگ دارید و میخواهید محتوای شما با کلمه کلیدی دیجیتال مارکتینگ چیست اولین نتیجهای باشد که مخاطب میبیند، باید این کلمه کلیدی را به عنوان کلمه هدف انتخاب کنید.
در همین راستا، به تبلیغکننده پول پرداخت کرده و او هم به ازای هر کلیک کاربر و ورود وی به سایت شما، از اعتبار یا هزینه پرداختی مبلغی کسر میکند. به این ترتیب، سایت شما در نتایج گوگل یا موتورهای جستجو در رتبه و وضعیت بهتری به کاربر نشان داده میشود. به این نکته دقت داشته باشید، تنها زمانی از مبلغ پرداختی شما به تبلیغ کننده پول کسر میشود که مشتری بالقوه روی لینک سایت کلیک کند. به این مفهوم، PPC یا Pay Per Click گفته میشود که به معنای پرداخت به ازای هر کلیک است.
اگر سرتان در حساب و کتاب است، احتمالا با خود فکر میکنید مزایای چنین روشی از بازاریابی آفلاین بیشتر است؛ در بازاریابی آفلاین مانند تبلیغات تلویزیونی یا بیلبورد، شما مبلغ و هزینه این تبلیغ را میپردازید اما نمیدانید دقیقا چند مخاطب یا مشتری آن را دیده و درگیر شده است اما در بازاریابی آنلاین این طور نیست. تنها به ازای کلیک کاربر و مشتری از مبلغ اصلی، پول کسر میشود و این جزئی از مزایای این نوع بازاریابی است.
سیستمی که در بازاریابی موتورهای جستجو مورد استفاده قرار میگیرد، سیستم مزایده نام دارد. این سیستم، برای پیروزی و موفق شدن باید به دو عامل مهم توجه کنید:
در سیستم مزایده، رقابت زیادی وجود دارد؛ چون هر برندی میخواهد جایگاه بالاتر را تصاحب کند و به عنوان نتیجه بهتر به کاربر نشان داده شود. بنابراین، در نظر گرفتن دو عامل مهم ذکر شده در بالا اهمیت فراوانی دارد. هر یک از برندهای متقاضی تبلیغ که بتواند فاکتورهای بهتر و شرایط مناسبتری ارائه دهد، در مزایده برنده میشود.
برای مثال، اگر شما میخواهید در کلمه کلیدی خرید آنلاین کفش اولین وبسایتی باشید که به مخاطب نشان داده میشوید، باید قیمت مناسبی به ازای هر کلیک پیشنهاد کنید؛ مثلا 3 هزار تومان. اگر با این فاکتور از دیگر رقبا جلو بیفتید، باید کلمه کلیدی شما با جستجوی کاربران همراستا باشد. در صورتی که این عامل هم درست باشد، سایت و برند شما با پیشوند AD به مخاطب نشان داده میشود.
استراتژیهای SEM با هدف بهینهسازی تبلیغات پولی مشخص میشوند. برای ایجاد و تدوین یک استراتژی مطلوب، باید از ساز و کار پلتفرمهای تبلیغات پولی اطلاعات کافی داشته باشید و قادر باشید متغیرهای موثر بر عملکرد آنها را مدیریت نمایید. برای موفقیت در این حوزه، لازم است چند فاکتوری که در ادامه توضیح میدهیم را مدنظر بگیرید.
استراتژی تبلیغات کلیکی یا همان PPC با انتخاب کلیدواژه مناسب و قدرتمند برای مناقصه شروع میشود. بدین منظور، باید برای کلمه کلیدی مناسب، به اندازه کافی تحقیق کنید. به عبارتی بهتر، ببینید که میخواهید تبلیغتتان در ازای جستجوی چه کلماتی نمایش داده شود. این کار را میتوانید با یافتن اصطلاحات مربوط به برند، اصطلاحاتی که محصولات یا خدماتتان را شرح میدهند و آنهایی که رقیبانتان را معرفی میکنند، شروع کنید.
اگر بودجهای که برای این کار در نظر گرفتهاید، محدود است، میتوانید فقط بر روی کلماتی مناقصه کنید که به منظور خرید، مورد جستجوی کاربران واقع میشوند. اما اگر بودجه بیشتری در اختیار دارید، بر روی کیوردهایی که در اوایل سفر خرید مشتری جستجو میشوند و کلماتی که کمتر به محصولات شما مربوط میشوند نیز سرمایهگذاری کنید.
واضح است که اگر کسی کلماتی که انتخاب کردهاید را جستجو نکند، هیچ نتیجهای از تبلیغات خود نخواهید گرفت. در عین حال، واژههای با حجم بالا، رقابت بیشتری را نیز جذب خود میکنند و گاهی اوقات باعث ارتباط کمتر نیز میشوند. یافتن یک کلیدواژه مرتبط، با حجم بالا و کم رقابت، بهترین کار ممکن است که میتوانید در حین تحقیقات به آنها دست پیدا کنید. اما به خاطر داشته باشید که چنین کلماتی، به همین راحتیها هم پیدا نمیشوند! به علاوه اینکه، باید بتوانید بین تقاضا (حجم) و بودجه (رقابت) نیز توازن و تناسب ایجاد کنید.
جایگاه تبلیغ شما همواره باتوجه به قیمت پیشنهادی و امتیاز کیفیت گوگل به تبلیغی که تهیه کردهاید، مشخص میشود. تبلیغاتی که قیمت و کیفیت بیشتری داشته باشند، بدون شک موقعیت بهتری هم نصیبشان میشود. به همین دلیل است که کلمات کلیدی رقابتی، گرانتر از سایرین هستند و اگر قیمت پایینی به این نوع کلیدواژهها پیشنهاد کنید، تبلیغاتتان به کاربران نشان داده نخواهد شد. بنابراین میزان رقابت برای واژه کلیدی را تعیین کنید و مطمئن شوید که توان رقابت در رابطه با آن را دارید!
در حالت تئوری، این امکان برای شما وجود دارد که کلیدواژهها را درون یک سطل قرار دهید و شانس خود را با یک تبلیغ برای همگی آنها امتحان کنید. اما در این حالت، بیشتر بودجه به کلیدواژههای پرحجم اختصاص مییابد و امتیاز کیفیتتان نزول میکند. به همین علت است که تعیین ساختار مناسب برای اکانت Google Ads بسیار مهم میباشد.
سطوح مختلف مرتبسازی کمپینهای Google Ads عبارتند از:
این امکان برای شما وجود دارد که میزان موفقیت یا عدم موفقیت استراتژیهای بازاریابی موتورهای جستجو را در همه این سطحها تعیین نمایید. در نتیجه این کار، میزان عملکرد شما سنجیده میشود و میدانید که پولتان دقیقا در چه زمینهای هزینه شده است.
زمانی که کلیدواژه نهایی خود را مشخص کردید و ساختار اکانت برنامهریزی شد، باید شروع به تبلیغنویسی کنید و تلاش کنید تا کلیکهای بیشتری به دست آورید. عناصر مختلف در یک تبلیغ عبارتند از:
در این بخش باید بفهمید که کاربرانتان دقیقا به دنبال چه چیزی هستند. پس از آن، لازم است به این اطمینان برسید که تبلیغتان را عالی نوشتهاید و پیشنهاد جذابی به مخاطب خود ارائه میدهید. به یاد داشته باشید که پس از راهاندازی بازاریابی موتورهای جستجو، نمیتوانید آن را رها کنید! درواقع لازم است با مدیریت مدام PPC، از هدر رفتن بودجه خود جلوگیری کنید، تجربه به دست آورید و کلیدواژههای خود را بهینهسازی نمایید. تمامی این اقدامات، در بهرهوری بهینه و کسب میزان ROI بیشتر تاثیرگذار هستند و اجازه نمیدهند که زحماتتان هدر رود.
حال که دریافتید منظور از بازاریابی موتورهای جستجو چیست، چگونه انجام میشود و با چند مورد از مهمترین استراتژیهای آن نیز آشنا شدید، نوبت به آن میرسد که بهترین ابزارهایی که در این زمینه به شما کمک میکنند را نیز بشناسید تا بتوانید راحتتر به اهداف تجاری خود برسید.
هدف از تبلیغات پولی، صرفا سرگرمی نیست، بلکه هدف اصلی تولید سرنخ و کسب درآمد بیشتر میباشد. ابزارهای موجود در نرمافزار HubSpots Ad به شما کمک میکنند تا علاوه بر اندازهگیری ترافیک و کلیک، تاثیر تبلیغات در مراحل مختلف سفر خریدار را هم بتوانید بررسی نمایید. به کمک این ابزار، میتوان نقاط قوت را مشخص، کانال SEM را تنظیم و تبلیغات را با دیگر تلاشهای مارکتینگ خود همراستا کرد.
با بهکارگیری ابزار SEMrush میتوان کلیدواژهها را به شکل جامع و کامل بررسی کرد و رتبهبندی و ترافیک آن را نیز آنالیز نمود. این ابزار بسیار قدرتمند، برای یافتن فرصتها و رتبهبندی کلیدواژههای دنبالهدار (Long-Tail) نیز بسیار مناسب است. همچنین آن را، میتوان در بخشهای مختلف SEM نیز استفاده کرد. به عنوان مثال، برای پیدا کردن مکانهایی که رقبا تلاشهای بازاریابی خود را در آنجا متمرکز کردهاند، میتوانید از SEMrush استفاده کنید. بدین ترتیب، درمییابید که بهتر است بر روی چه کلیدواژهای سرمایهگذاری کنید.
همچنین این ابزار کمک میکند تا بتوانید رقیب اصلی خود در حراجیهای تبلیغاتی را نیز بشناسید و کلمه کلیدی که برایش قیمت پیشنهاد داده را نیز پیدا کنید. SEMrush برای شناخت عناصر تبلیغاتی رقیبها، عملکرد بینظیری دارد. چنین اطلاعاتی به منظور انتخاب استراتژی پولی بسیار ضروری هستند و میتوانید در زمانهایی که نمیدانید چطور باید در SERP از دیگران سبقت بگیرید، از آن استفاده نمایید.
گوگل ترندز به شما کمک میکند تا حجم جستجوهای کلیدواژه مشخصی را بررسی کنید. با این کار، عباراتی که بیشتر جستجو میشوند، به دست میآیند. از آنجایی که هیچکس دوست ندارد برای کلمه کلیدی با محبوبیت پایین هزینه کند، با استفاده از Google Trends میتوانید تلاشهایتان را بهینهسازی کرده و از هدررفت سرمایه خود جلوگیری نمایید.
برای بهبود بازاریابی یا مارکتنگ موتورهای جستجو که به اختصار به آن SEM گفته میشود، میتوانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:
برای این که کلمات کلیدی و واژههای هدف مناسبی انتخاب کنید باید این مراحل را انجام دهید:
این عامل به ویژگیهای دیگری بستگی دارد که باید بررسی کنید؛ مانند:
اگر میخواهید نرخ کلیک یا CTR سایت خود را افزایش دهید، یک راهکار بسیار مفید استفاده از دستهبندی سلسه مراتب کلیدواژهها است. از سوی دیگر، طراحی یک ساختار منظم و منسجم از کلیدواژهها ممکن است بسیار پیچیده و حتی دشوار بهنظر برسد؛ اما وجود نظم در محتواهای سایت به اندازه کیفیت هر محتوا اهمیت دارد.
برای این کار میتوانید از ابزارهایی مثل کیورد پلنر گوگل ادز و Word Stream (ورد استریم) که پیشنهاد دهنده کلمات کلیدی هستند، استفاده کنید. این ابزارها در پیادهسازی ساختار سلسله مراتب کلیدواژهها کمک فراوانی میکنند. برای درک بهتر این موضوع به مثال زیر توجه کنید:
تصور کنید که شما یک سایت فروش پارچه دارید. ابتدا باید محصولات خود را دستهبندی کنید. مثلا پارچه فاستونی، پارچه کرپ، پارچه ساتن، پارچه چادری و.. در مرحله بعد، هر یک از این دستهها را در یک کمپین قرار دهید. سپس هر یک از محصولات را باتوجه به برندشان طبقهبندی کنید. مثلا پارچه فاستونی احمدی، پارچه چادری ژاپنی و…
در نهایت کلیدواژههای هر برند از هر محصول موجود در فروشگاه را برای کمپین تبلیغاتی آینده خود به این صورت مشخص کنید: پارچه چادری گلدار ژاپنی، پارچه چادر مشکی ژاپنی و…
آیا میدانید طراحی یک لندینگ پیج خوب تا چه حد بر افزایش فروش تأثیر میگذارد؟ درواقع یکی از مهمترین اهداف راهاندازی صفحات فرود، ترغیب مشتریان بالقوه به خرید محصول یا خدمات است. چراکه لندینگ پیج، ویترین یک وبسایت محسوب میشود و کاربران از طریق این صفحه، به خواسته موردنظر خود دست پیدا میکنند. به عبارت دیگر، اگر لندیگ پیج مناسبی را طراحی کنید، نهتنها از سردرگمی کاربر جلوگیری میکنید بلکه او را دقیقا به چیزی که دنبال آن است، میرسانید.
مثلا در بیو پیج اینستاگرام خود لینک صفحه ثبتنام در دوره آموزش دیجیتال مارکتینگ را قرار دادهاید که کاربر پس از کلیک روی آن، به سرعت وارد صفحه ثبتنام میشود. حال تصور کنید که این لینک وجود نداشت و کاربر وارد صفحه اصلی سایت میشد؛ می توانید حدس بزنید که کاربر تا چه اندازه باید در سایت سرگردان باشد تا به صفحه ثبت نام دوره برسد! شک نکنید که کاربر بدون وقفه سایت را ترک کرده و هیچوقت برای شرکت در دوره دیجیتال مارکتینگ سراغ سایتتان نخواهد آمد.
ازاینرو، صفحات فرود تأثیر بسزایی بر تبدیل مشتریان بالقوه به خریدار محصول دارند. البته، کاربران با هدفی که شما برای آنها درنظر میگیرید به لندینگ پیج وارد میشوند. اهدافی مثل دریافت کد تخفیف، دانلود فایل، عضویت در سایت و…
در این مقاله، درباره بازاریابی موتور های جستجو یا SEM صحبت کردیم. فعالیت در عرصه آنلاین و بستر اینترنت، این روزها با رقابت زیادی همراه است. شما برای دیده شدن توسط مخاطب راهی جز استفاده از تبلیغات بهینه و اظهار وجود در دنیای آنلاین ندارید. یکی از این روشها استفاده از SEM است. همان طور که در قسمتهای قبل توضیح دادیم، نسبت به بازار آفلاین نتایج بهتری هم به دنبال دارد. با استفاده از این روشها، مشتریان بیشتری به سمت برند شما هدایت میشوند.
امیدواریم از خواندن این مقاله لذت برده باشید. به نظر شما برای موفقیت در کسب و کار اینترنتی خود، استفاده از SEM به تنهایی کافی است یا باید در کنار آن از سئو نیز برای بهینه سازی سایت استفاده کرد؟ نظرات ارزشمندتان را با ما به اشتراک بگذارید.
SEO Specialist Course
سایت خود یا مشتریانتان را هدفمند به صدر گوگل برسانید