طبق آمارهایی که در سال 1397 شمسی به دست آمده بود، 550 هزار استارتاپ در دنیا وجود داشتند که قطعا امروزه تعداد آنها بسیار بیشتر است؛ امروزه به طور تقربی شاید نزدیک به دو برابر…
طبق آمارهایی که در سال 1397 شمسی به دست آمده بود، 550 هزار استارتاپ در دنیا وجود داشتند که قطعا امروزه تعداد آنها بسیار بیشتر است؛ امروزه به طور تقربی شاید نزدیک به دو برابر یا دو نیم برابر شده باشد. احتمالا نگاه کردن به چنین رقمی در وهله اول کمی بزرگ و اغراقآمیز به نظر میرسد اما اتفاقی که باعث شکلگیری چنین جمعیت بزرگی در دنیای استارتاپی میشود، در نظر گرفتن اصول راه اندازی استارتاپ و بهروز شدن این قوانین است.
همه ما ضربالمثل معروف خشت اول چون نهد معمار کج، تا ثریا میرود دیوار کج را شنیدهایم. مانند تمام مسائلی که این ضربالمثل برایشان صادق است، درباره راهاندازی استارتاپ هم کاربرد دارد؛ پس اگر یک ایده ناب و خاص در ذهنتان متولد شده و روز و شب برایتان نگذاشته و میخواهید هر چه سریعتر آن را عملی کنید، بهتر است کمی دست نگه دارید و ابتدا در این مطلب از رشدانا با من همراه باشید.
مثل هر جامعهای که چندین مورد خاص آن را تهدید میکند، رعایت نکردن اصول راه اندازی استارتاپ هم تهدیدی است که سالانه جان هزاران استارتاپ را میگیرد. جالب است بدانید، از بین دهها هزار استارتاپی که در دنیا متولد میشوند، تنها 50 درصد از آنها به سال دوم میرسند و از این آمار تنها دو سوم سال پنجم فعالیت خود را جشن میگیرند.
چه چیزی باعث از بین رفتن این حجم از ایده، هدفمندی و منابع باارزش مالی و زمانی میشود؟ همه ما پیشرفت و رشد را دوست داریم اما گاهی تصمیمات عجولانه و بدون فکر قبلی، عامل اصلی شکست ماست. پیروزی یا شکست استارتاپ شما تماما به تصمیمات امروزتان وابسته است. وقتی که تصمیم میگیریم که به دنیای پررقابت و پرچالش استارتاپی بپیوندیم، باید به اساس کار مسلط باشیم. پس، اگر میخواهید بنایی محکم و تخریبنشدنی داشته باشید، باید روی فوندانسیون و پی اصلی زمان بگذارید. در دنیای استارتاپ این فوندانسیون به 10 گام اصلی وابسته است. در بخش بعدی، به طور کامل به بررسی این ده گام میپردازیم.
در این قسمت از مطلب به بررسی 10 گام اساسی در راهاندازی استارتاپ خواهیم پرداخت. تا آخرین گام با ما همراه شوید:
شما برای شروع یک کسب و کار نیازمند داشتن ایده هستید. از شاخصهای یک ایده خوب این است که یک ارزش خلق کند، ارزشی که یا نیازی را برای مشتریان رفع نماید یا خدمت جدیدی برای رفاه مشتری خلق کند. ارزش آفرینی و نوآوری از امتیازات یک استارتاپ موفق است.
ایده خود را روی کاغذ بیاورید و به آن پروبال بدهید. آینده ده ساله یا بیشتر این شرکت یا برند را ترسیم کنید. چه میخواهید؟ بنویسید. در این مرحله باید طوفان فکری به راه بیاندازید و شروع کنید به ترسیم کردن و نوشتن تا جایی که ذهنتان به طور کامل از مرحله اول عبور کند و به بخش بعدی یعنی در نظر گرفتن روش نزدیک شود.
بعد از اینکه ایده خود را برروی کاغذ پیاده سازی کردید، لازم است بازار مورد نظر خود را بررسی کرده تا شانس موفقیت ایده خود را تخمین بزنید. همزمان رقبا، نیاز مشتریان و شاخص هایی مرتبط با کسب و کار خود را می سنجید و ایده استارتاپ خود را به مرحله اجرا نزدیکتر میکنید. این اولین گام اصول راه اندازی استارتاپ میباشد.
ایدههای پرسود و ناب بازار را بشناسید. خیلی از افراد پیش از راهاندازی استارتاپ به خوبی درباره بازار و محیط رقابتی آن تحقیق نمیکنند؛ همین مساله یکی از دلایل عمده شکست بسیاری از برندهای استارتاپی در چند ماه یا چند سال اول فعالیتشان است. ساختن تیم مرکزی استارتاپ در این مرحله باید شکل بگیرد. به یاد داشته باشید انتخاب افراد بسیار مهم است؛ چون ادامه فعالیت این تیم و گروه به اعضای آن بستگی دارد.
از مهمترین کارهایی که در گام سوم باید عملی شوند، نوشتن یک نام خاص و مرتبط با عملکرد یا هدف استارتاپ است. همچنین، بیزینس پلن یا نقشه راه کسبوکار باید در این بخش کامل شود تا مسیر کسب درآمد و جذب سرمایه تا حد زیادی مشخص باشد. نوشتن بیزینس پلن را جدی بگیرید و حسابی روی آن وقت بگذارید تا نتیجه خوب از آب دربیاید.
شما برای تبدیل ایدهتان به کسب و کار واقعی و شروع استارتاپ خود نیاز به یک برنامه و مدل کسب و کار دارید. امروزه مدل ها و طرح های تجاری فراوانی وجود دارد که با توجه به نیاز و اهداف شما بخش های مختلفی از جمله مشتریان بازار هدف، سرمایه گذار، راههای ارتباطی با مشتریان و… دارد.
مدل کسب و کار شما، منطق چگونگی آفرینش، رساندن و کسب ارزش توسط سازمان را توصیف میکند یا به تفسیر دیگر مشخص میکند منطق کسب و کار شما برای درآمدزایی و کسب ارزش چیست؟
اگر شما به دنبال جذب سرمایه گذار و حمایت مالی برای کسب و کار خود باشید، نیاز دارید مدل کسب و کار جامع و دقیقی تنظیم کنید و همه جوانب کاری را بسنجید اما اگر صرفا میخواهید مسیر و شاخصهای کلیدی کسب و کار خود رابسنجید، میتوانید از مدلهای ساده استفاده کنید و روز به روز آنرا ارتقا دهید. مدل کسب و کار دومین گام اصول راه اندازی استارتاپ میباشد.
حالا که سه گام اصلی و اولیه راهاندازی استارتاپ را با موفقیت پشت سر گذاشتید، باید برای شروع فعالیت و راهاندازی بخش تولید اقدام کنید. قطعا کسبوکار شما از چندین بخش فرعی تشکیل شده است و باید هر بخش توسط یک فرد حرفهای و متخصص اداره شود. به ترتیب اولویت از مهمترین قسمت شروع کنید و یک متخصص برای اداره آن برگزینید. یک کارآفرین موفق با برنامه ریزی دقیق، طرح یک نقشه کلی و دانستن شرح وظایف هر فرد شروع به یافتن و استخدام منابع انسانی مورد نیاز برای تیم خود میکند.
حالا که فرآیند راهاندازی بخش تولید تا حد زیادی پیش رفته است، باید میزان فعالیت خود را طی یک بازه زمانی اندازه بگیرید و میزان رشد خود را طی سالهای آینده تخمین بزنید. توان تولید خود را به خوبی ارزیابی کنید و کمالگرا نباشید. همه چیز باید منطقی و شفاف باشد. روی حدس و گمان برنامهریزی نکنید.
حالا که کار شما شروع شده و پیشبینیهای اولیه از میزان فعالیت و رشد کار در دسترس است، باید سرمایهگذار جذب کنید. شاید شروع یک کسب و کار کوچک نیاز به سرمایه چندانی نداشته باشد، اما یک کسب و کار حرفهای نیازمند سرمایه گذاری اولیه هست و لازم دارد شما توانایی پوشش هزینههای حین انجام پروژه و تا قبل از رسیدن به سود را داشته باشید. هزینههای اولیه راه اندازی یک کسب و کار مثل اخذ مجوز ها، گواهی نامه ها، تهیه تجهیزات، هزینه های حقوقی، ثبت نام تجاری، مطالعات بازار، علامت تجاری، مراسم افتتاحیه و هزینههای اجراییاش، اجاره دفترکار و… و دیگر هزینه هایی که در کسب و کار خود پیش بینی می کنید، در نظر گرفتن مبلغی برای حداقل ۱۲ ماه برای پیشبرد کارتان برای هزینه هایی مثل (اجاره دفترکار، آب و برق، بازاریابی و تبلیغات، تولید محصول، حقوق و بیمه کارمندان و…). با برآورد همه ی این هزینهها و جمع زدنشان میزان سرمایه اولیه که احتیاج دارید مشخص میشود.
راههای مختلفی برای تامین سرمایه اولیه مورد نیازتان وجود دارد:
برای جذب سرمایه ابتدا گرفتن تعدادی مجوز قانونی اصلی و فرعی لازم است. این مورد باید با مشورت افراد متخصص انجام شود. مدیریت هزینه را از یاد نبرید؛ چون گرفتن مجوزهای اصلی و مورد نیاز برای جذب سرمایهگذار همواره در اولویت هستند.
در مرحله هفتم لازم است به منابع انسانی خود سامان ببخشید. استخدام نیروی کار متخصص و حرفهای که باعث افزایش راندمان تولید و رشد سریع کسبوکار میشوند را در دستوری کار قرار دهید. وعده بیهوده ندهید. طبق توانمندی و شرایط فعلی خود با نیروی کار مذاکره کنید. حالا که گروه شما نسبت به گام اول بسیار بزرگتر شده است، زمان آن رسیده تا تقسیم کار مناسبی در گروه ایجاد کنید.
تمام قسمتهای قبل را یک دور در ذهنتان مرور کنید؛ اگر تمام مراحل به درستی و در زمان مناسب اجرا شده باشند، حالا باید فعالیت و رشد سازمان در حد مطلوبی قرار بگیرد. از این مرحله به بعد باید روی برند سازمان وقت بگذارید. اولین کاری که باید برای برندسازی گسترده انجام دهید، تبدیل استارتاپ به شرکتی رسمی است. با این کار، به فعالیت خود شکلی رسمیتر میبخشید و در بازار رقابت جدیتر به شما نگاه میکنند. همچنین، یک قدم از سایر رقبا جلو میافتید.
البته حتما در انتخاب نام تجاری خود دقت کافی را داشته باشید. انتخاب نام تجاری مناسب برای شروع فعالیت یک استارتاپ میتواند قسمت مهمی از موفقیت آن را تضمین کند. نام نامناسبی که مشتریان نتوانند ارتباط خوبی با آن برقرار کنند میتواند برای یک مجموعهی نوپا مشکلساز شود.
نکات زیر درهنگام انتخاب نام در نظر بگیرید:
تبلیغات گسترده، بازاریابی سنتی و دیجیتال، بودن در مقابل چشمان مخاطبان برای جذب مشتری و بسیاری راهکارهای دیگر از جمله مراحل اساسی و مهم در ساختن برند سازمانی و جذب مشتری است. افزایش فروش و درآمدزایی از همین گام شروع میشود. هدف هر کسب و کار استارتاپی بدون شک بازاریابی به بهترین شیوه ممکن جهت عرضه و فروش هرچه بهتر محصولات شرکت است. اهمیت تبلیغات به قدری بالاست که خیلی از افراد معتقدند ۹۸ درصد از درآمد باز هم باید صرف تبلیغات شود! از این رو قبل از پرداختن به بحث تبلیغات باید به خوبی فکر و تحقیق کرد تا از یکنواختی تبلیغ و شکست در این عرصه جلوگیری شود.
حالا که برند شما به شرکتی پرسود و محبوب تبدیل شده، لازم است این سود را در نرخ پایدار و مناسب خود حفظ کنید. هر ماه به تعدادی مشتری ثابت برای این منظور نیاز دارید. لیست کارهایی که این تعداد مشتری را در ماه برایتان فراهم میکند، یادداشت کنید و طبق همین لیست پیش بروید.
Startup Launch Specialist
استارتاپ خود را حرفه ای راه اندازی کنید