آیا تا به حال مطلبی درمورد مدیریت معکوس شنیدهاید؟! به احتمال زیاد جواب شما به این سوال منفی خواهد بود. اما شک نکنید که نمونه آن را بارها در اطرافتان مشاهده کردهاید! مدیرانی که به…
آیا تا به حال مطلبی درمورد مدیریت معکوس شنیدهاید؟! به احتمال زیاد جواب شما به این سوال منفی خواهد بود. اما شک نکنید که نمونه آن را بارها در اطرافتان مشاهده کردهاید! مدیرانی که به شکل معکوس سعی در اداره مجموعه تحت نظارت خود دارند، تمام تلاش خود را میکنند تا زحمات خود و کارکنانشان را هدر دهند! البته لازم به ذکر است که مدیریت معکوس تنها درمورد یک مدیر سازمان نیست، بلکه ممکن است هرکسی در زندگی خود این شیوه را پیش بگیرد و رو به ناکجا آباد در حرکت باشد! در این مقاله از مجموعه مقالات اصول مدیریت منابع انسانی به بررسی کامل مفهوم مدیریت معکوس و تاثیر آن بر عملکرد یک سازمان خواهیم پرداخت. اگر تمایل دارید بدانید که منظور از مدیریت معکوس دقیقا چیست، تا انتهای این مطلب از رشدانا ما را همراهی کنید.
واقعیتی که در تمامی سازمانها وجود دارد، این است که یکی از اصلیترین عوامل شکست یا موفقیت سیستم، نحوه مدیریت آن است. بدین منظور مسئولیت مدیر در یک مجموعه، پیاده سازی، اجرا و پیگیری اهداف سیستم است. یک مدیر توانمند باید با درایتی که دارد، تمام توان سازمان را در راستای دستیابی به موفقیت به کار بگیرد. نکته مهم این است که کوچکترین اشتباه از جانب مدیریت، باعث آسیبهای جبران ناپذیر به بدنه سیستم میشود.
همانطور که میدانید، در جامعه ما روشهای مدیریتی مختلفی وجود دارد. اما اکثر این شیوهها، در پیشرفت سازمانها بی تاثیراند. به روشهای مدیریتی که توانایی رساندن سازمان به اهداف و دستیابی به موفقیت را ندارند، مدیریت معکوس و یا مدیریت آسیب رسان میگویند. لازم به ذکر است که این مدیران نه تنها باعث عدم رسیدن مجموعه به هدف و هدر دادن وقت و انرژی میشوند، بلکه آسیبهای جبران ناپذیری نیز به سیستم وارد میکنند. این آسیبها به صورتی است که تا سالها پس از تغییر شیوه مدیریتی، جبران نخواهند شد.
همانطور که در بخش قبل بیان کردیم، در جامعه امروز نوعی از نامدیریتی به اسم مدیریت معکوس شناخته شده است. در این روش که معمولا به صورت آگاهانه انجام میشود، نقش و جایگاه مدیران با وظایف کارکنان رده پایین عوض میشود. شاید این جمله برایتان عجیب باشد ولی در سازمانی که نامدیریتی حاکم است، دقیقا همین اتفاق رخ میدهد!
این مدیران از بخشهای زیردست خود تقاضای ارایه استراتژیهای سازمانی را دارند. در صورتی که یک مدیر لایق باید بتواند با استفاده از تخصص خود این کار را خودش انجام دهد. یک مدیر آسیب رسان کسی است که خود را در کوچکترین و جزئیترین کارها دخالت میدهد. این در حالی است که از انجام وظایف خود بازمیمانند. از دیگر ویژگیهایی این نوع مدیران، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
به طور کلی مدیریت معکوس به روشهای مختلف صورت میپذیرد و دارای انواع گوناگونی است. در ادامه سه مورد از آنها را شرح خواهیم داد.
مدیرانی که شیوه دیکتاتوری را در پیش میگیرند، تلاش میکنند با برخوردهای خشک خود در میان کارمندانشان شناخته شوند. مدیریت این دسته از نامدیران تنها باتوجه به علایق و سلایق شخصی خودشان است و در تصمیم گیریها به نظر هیچکس اهمیت نمیدهند. شیوه مدیریتی آنان معمولا به صورت سنتی و براساس تجربه شخصی خودشان میباشد و به همین دلیل است که معمولا در کارهایشان شکست میخورند. این دسته از افراد معمولا از مقبولیت چندانی در میان کارمندان خود برخوردار نیستند و دارای شخصیتی با ویژگیهای عصبی، تنها و تن پرور هستند. جالب است بدانید که در سیستم این مدیران، حتی کارهای شخصی او نیز توسط دیگران انجام میشود. سایر ویژگیهای مدیرهای دیکتاتور عبارتند از:
چند مورد از مهمترین دلایل شکست مدیرانی که شیوه دیکتاتوری را در پیش گرفتهاند، عبارتند از:
باتوجه به نام این شیوه از مدیریت معکوس، به وضوح میتوانیم متوجه شویم که این دسته از مدیران تمرکز کافی بر روی کار خود ندارد. به عبارتی دیگر دستهای از مدیرها که در چندین سازمان غیرمرتبط مشغول به کار هستند، هریک از سیستمهای تحت نظارت خود را با درصد کمی از تمرکز اداره میکنند. مسئولیت مدیریت بسیار مهم میباشد که نیازمند تمرکز کافی و تلاش است. مسلما مدیری که وقت کافی ندارد، قادر به انجام وظایف خود نخواهد بود. مدیران غیرمتمرکز مسئولیتهای خود را به موقع انجام نمیدهند، در تصمیمگیریها کند عمل میکنند و در مواقع ضروری قادر به عملکرد صحیح نیستند. از دیگر ویژگیهای مدیریت غیرمتمرکز، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
این شیوه مدیریتی، زمانی ایجاد میشود که افرادی در جایگاه غلط به عنوان مدیر برگزیده شوند. درواقع این مدیران در شرایطی قرار میگیرند که هیچگونه آشنایی و تخصصی در رابطه با سیستم موردنظر ندارند. ویژگیهای این مدیران و سیستمهای تحت نظارت آنان به شرح زیر است:
همه ما تا به امروز در سازمانهای مختلف، شاهد نامدیریتی افراد زیادی در جایگاهشان بودهایم. همانطور که میدانید یک مدیر لایق باید بتواند سازمان را به ارزشها و اهداف خود نزدیک کند. اما مدیریت معکوس زمانی ایجاد میشود که مدیر مجموعه اقداماتی انجام دهد که سازمان از اهداف خود فاصله بگیرد. در چنین سازمانهایی نه تنها اهداف مجموعه محقق نمیشود، بلکه سیستم دچار افول زودهنگام نیز میگردد.
Soft Skills Expert
مهارتهای نرم، مقدمه و لازمه ورود به دنیای توسعه فردی و کسب و کار