تعدادشان کم نیست! استارتاپ ها یا همان شرکت های نوپایی که با هزاران امید و انگیزه، شروع به فعالیت میکنند آن هم با ایده ای کاملا خلاقانه و یک تیم پر تلاش. اما در این…
تعدادشان کم نیست! استارتاپ ها یا همان شرکت های نوپایی که با هزاران امید و انگیزه، شروع به فعالیت میکنند آن هم با ایده ای کاملا خلاقانه و یک تیم پر تلاش. اما در این میان چه چیزی باعث میشود که طبق آمارهای منتشر شده، اکثر استارتاپها عمری بیش از 5 سال نداشته باشند؟ واضح است که مشکلات مالی و عدم توانایی جذب سرمایه و سرمایه گذار برای استارتاپ ها، به ویژه در سالهای ابتدایی راه اندازیشان، تا حدی بر صاحبان آن ها فشار میآورد که در نهایت، از عرصه فعالیت خارج میشوند. در این میان، نحوه جذب سرمایه اولیه برای ادامه فعالیت، بسیار مهم است.
تا آنجا که تضمین کننده موفقیت یا شکست شرکتهای نوپا خواهد بود. بنابراین، در این مقاله بهترین راه های جذب سرمایه اولیه برای استارتاپ ها و همچنین مشکلات ناشی از گرفتن وام دارای بهره از بانکها را توضیح میدهیم. تا انتهای مقاله با رشدانا همراه باشید.
اگر به فکر گرفتن وام از بانک ها یا صندوق های قرض الحسنه و امثال آن هستید، متأسفانه باید بگوییم که این مورد به هیچ عنوان گزینه مناسبی برای راه اندازی استارتاپ تان نیست. زیرا، در ماه ها و حتی سال های اول فعالیت، به دلیل به دست نیاوردن سود کافی، هزینه های جاری شرکت مانند دستمزد اعضاء تیم، ساخت و تولید محصول، تبلیغات و… نیز، بر روی اقساط سنگین ماهانه تان انباشته میشود و این یک بحران بزرگ است.
از سوی دیگر، بسیاری از شرکت های نوپا بیشازحد به وام و استقراض تکیه میکنند و اگر نتوانند در سررسیدهای مقرر اقساط خود را پرداخت کنند، تعدد جریمه های تأخیر پرداخت در کنار سود مرکب، به شدت به شرکت آسیب میرساند. مثال زیر را به دقت مطالعه کنید و متوجه میزان سودی که طی 5 سال باید پرداخت کنید شوید، آیا سود سالانه شرکت تان در حدی هست که پاسخگوی چنین رقمی باشد؟
با سرمایهگذاری به مدت 5 سال
با سرمایه اولیه 22,000,000 تومان
با نرخ سود 20.00%
سود شما معادل تومان 37,311,343 خواهد بود.
برای بدست آورن سرمایه اولیه، راه های مختلفی وجود دارد که در پاراگراف قبلی به استقراض و وام اشاره کردیم. وام گرفتن اولین راهی است که صاحبان استارتاپ ها به آن فکر میکنند در حالیکه، در اغلب موارد کمبود سرمایه اولیه، با برنامه ریزی و بکارگیری استراتژی های دقیق، قابل حل شدن است. در ادامه به چند اصل مهم در جذب سرمایه گذار برای استارتاپ ها اشاره میکنیم.
یکی از بهترین گزینه ها برای جذب سرمایه گذار، شتابدهنده ها هستند. آن ها در مقابل سرمایه مالی که در اختیارتان قرار میدهند بخشی از سهام شرکت یا درصدی از سود ماهانه تان را مطالبه میکنند. معامله خوبی است، نه؟
البته شتابدهنده ها مزایای دیگری نیز دارند، مانند ارائه خدت مشاوره ای و معرفی نیروهای متخصص برای تشکیل تیم های استارتاپی. این پشتیبانی به این دلیل است که آنها تمام تلاش خود را برای سوددهی و موفقیت استارتاپی که بر روی آن سرمایه گذاری کرده اند، بکار میگیرند تا سرمایه خود را بر باد ندهند.
اگر به عنوان مثال در حوزه تولید اسباب بازی های فکری ویژه نوجوانان، استارتاپ خود را راه اندازی کرده اید، یکی از بهترین گزینه ها برای موفقیت تان این است که وارد تعامل و شراکت با سایر استارتاپ های موفق و فعال در حوزه اسباب بازی شوید.
با این روش از برند، نام تجاری و سابقه خوب آن شرکت استفاده میکنید. هرچند که این روش ظرافت های فنی و حقوقی بسیاری دارد و لازم است که با آگاهی کامل از این جزئیات، قرارداد شراکت یا ادغام خود را تنظیم نمایید.
کراد فاندینگ، یکی از مدل های تأمین سرمایه برای کسب و کارها است که در آن از چندین منبع سرمایه استفاده میشود. در این روش، شما سرمایه اولیه استارتاپ خود را از تعداد زیادی سرمایه گذار، البته با مقادیر سرمایه کم، تأمین میکنید.
تأمین مالی جمعی این قابلیت را دارد تا با استفاده از رسانه ها، شبکه های اجتماعی و وب سایت های متقاضی سرمایه گذاری شغلی، بستر حضور و همکاری میان کارآفرینان و سرمایه گذاران را فراهم آورده و منجر به تشویق سرمایه گذاری های خرد از سوی مردم در جهت حمایت از استارتاپ ها و همچنین کارآفرینان شود.
بهترین راه و البته مشکل ترین راه برای جذب سرمایه اولیه پیدا کردن یک سرمایه گذار خوب و مطمئن می باشد چرا که می توانید با سرمایه گذار توافق کنید که در آینده بخشی از سهام کسب و کار شما در اختیار او باشد و یا فقط بخشی از سود حاصل از کسب و کار به او تعلق می یابد. البته همین پیدا کردن سرمایه گذار و جلب اعتماد او که در آینده حتما به سود خواهد رسید قسمت مشکل کار می باشد.
شما اغلب باید بتوانید در کمترین زمان ممکن و به بهترین نحو ممکن خود و کسب و کار خود را به سرمایه گذار معرفی کنید و اعتماد آنها را نسبت به کسب و کار خود جلب کنید. البته این موضوع را نیز فراموش نکنید که مشتریان ومخاطبان شما نیز می توانند جزو سرمایه گذاران شما باشند پس در هنگام فروش محصول و ارائه ی خدمات نیز به فکر روابط عمومی و معرفی کسب و کار خود به مشتریان باشید.
در پاراگرافهای قبلی اشاره کردیم که یکی از بهترین راههای جذب سرمایه گذار برای استارتاپ ، استفاده از امکانات و حمایت شتابدهندهها است. در این قسمت قصد داریم راجع به یکی دیگر از منابع حمایتی استارتاپها به نام مرکز رشد یا انکوباتر صحبت کنیم.
مرکز رشد در واقع جایی است که برای کارآفرینان و کسب و کارهای نوپایی که در مرحله ایده قرار دارند، بسیار ایده آل میباشد. زیرا مرکز رشد به آنها کمک میکند تا بتوانند کسب و کار خود را پایه گذاری کرده، تیم مناسبی تشکیل دهند و حتی مشتریان اولیه خود را نیز جذب کنند. اغلب مراکز رشد توسط دانشگاهها و یا مراکز دولتی و برخی سازمانهای بزرگ مورد حمایت قرار گرفته و تأمین مالی میشوند.
انکوباترها، علاقه زیادی به ایدههای علمی و طرحهای تحقیقاتی مخترعین دارند، بنابراین از چنین ایدههایی به خوبی استقبال میکنند. به این ترتیب، تسهیلات لازم مانند فضاهای کاری و آزمایشگاهی را در اختیار صاحبان ایده قرار داده و برنامههای ویژهای برای توسعه آنها دارند؛ برنامههای کاربردی و اثرگذاری همچون مربی گری و منتورینگ.
علاوه بر آنچه گفتیم، مراکز رشد معمولا در بازه زمانی 1 تا 5 سال، حمایتهای مستمری در حوزه منابع انسانی و مالی استارتاپها ارائه میکنند. البته در برخی از موارد، این حمایتها مدت زمان محدود و مشخصی نداشته و همین مورد باعث میشود استارتاپ هایی که توسط مراکز رشد، شکل گرفته اند تا مدتها سودآوری خوبی نداشته باشند.
احتمالا با توضیحاتی که راجع به شتابدهندهها و مراکز رشد ارائه کردیم، کمی دچار ابهام شدهاید و این دو را مشابه یکدیگر فرض میکنید. در واقع، این دو نهاد حمایتی از استارتاپها، تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند که در ادامه به آن میپردازیم.
شتابدهنده و مرکز رشد، هر دو از منابع حمایتی قوی استارتاپها به شمار میروند که با تلاش فراوان قصد دارند، سرمایه گذاران را به سمت حمایت مالی استارتاپها هدایت کنند و خود در توسعه و پیشرفت کسب و کارهای نوپا نقش بسیار مؤثری دارند. با این حال، هر دوی آنها تفاوتهای بنیادی با یکدیگر دارند که در زیر به 3 مورد مهم آن اشاره میکنیم.
مدت زمان حمایت یک شتابدهنده چیزی حدود 3 تا 6 ماه میباشد و در واقع آنها فرایند شتابدهی کوتاهی دارند. اما در مراکز رشد، استارتاپها حداقل یک سال و حداکثر 5 سال فرصت دارند که با استفاده از امکانات انکوباتر، کسب و کار خود را توسعه دهند و به سرعت از مرکز رشد خارج نمیشوند.
مراکز رشد، مطابق آنچه گفتیم سازمانهایی غیر انتفاعی هستند، بنابراین در ازای حمایتها و خدماتشان، سهامی از استارتاپها دریافت نمیکنند درحالیکه شتابدهندهها در مقابل حمایتهای مالی و معنوی خود، انگیزههای اقتصادی دارند. از این رو، پس از کمک به استارتاپها طی قراردادی، درصدی از سود استارتاپ را به عنوان سهام برمیدارند.
مراکز رشد، در جزئیات کاری استارتاپها دخالت زیادی نداشته و سعی میکنند با تأمین برخی امکانات همچون فضای کاری و آموزشهای لازم به استارتاپها کمک کنند. در مقابل، شتابدهنده وارد جزئیات کاری کسب و کارهای نوپا شده و از طریق منتورها، مدیریت بر استارتاپ و تیمهای ستادی خود تلاش میکند هرچه سریع تر استارتاپ را به سوددهی و توسعه برساند.
با توجه به مطالب بالا، این شما هستید که تعیین میکنید که به رشدی سریع نیاز دارید یا رشدی پایدار؟ استارتاپتان به حمایت یک شتابدهنده نیازمند است یا مرکز رشد؟ و اینکه کدامیک از این دو، با ایده و اهدافتان همخوانی بیشتری دارند؟
همانطور که در این مطلب اشاره کردیم، دلیل شکست تعداد زیادی از استارتاپهایی که حتی از یک ایده بکر و تیمی پر انگیزه نیز، بهرهمند بودند؛ این است که در جذب سرمایه اولیه شرکت، دچار مشکل شدهاند.
بنابراین، بسیار مهم است که پیش از راه اندازی شرکت نوپایتان، به این موضوع به طور کاملا جدی فکر کنید که چطور میتوانم بدون استقراض و با کمترین میزان ریسک، سرمایه اولیه شرکتم را تأمین کنم؟ ما در این مقاله از مجموعه مقالات استارتاپی رشدانا، با معرفی روشهایی مانند کمک گرفتن از شتابدهندهها، ادغام یا شراکت با استارتاپهای موفق و تأمین مالی جمعی، تمام تلاش خود را برای افزایش آگاهی شما در این مسیر، انجام دادیم.
Startup Launch Specialist
استارتاپ خود را حرفه ای راه اندازی کنید