هرچند تأسیس و راه اندازی یک استارتاپ، کار راحتی نیست و در واقع نباید آن را به سادگی خرید یک لباس در نظر گرفت اما بهانهها برای شروع نکردن استارتاپ نیز، زیاد است. واضح است…
هرچند تأسیس و راه اندازی یک استارتاپ، کار راحتی نیست و در واقع نباید آن را به سادگی خرید یک لباس در نظر گرفت اما بهانهها برای شروع نکردن استارتاپ نیز، زیاد است. واضح است که اگر قصد راه اندازی استارتاپ را دارید، باید سالهای متمادی در آن کار کنید، تجربه کسب نموده و فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سر بگذارید.
در صورتی که به راه اندازی استارتاپ علاقمند هستید و چنین پتانسلی را در خود میبینید اما بخاطر شرایط اقتصادی ناپایدار کشور، ترس از شکست، ناتوانی در جذب سرمایه گذار و دهها دلیل دیگر از انجام چنین کاری صرف نظر میکنید؛ بهتر است به جای بهانه تراشیهای بیانتها، به چرایی و چگونگی ایجاد استارتاپ فکر کنید.
در همین راستا، ما در این مقاله از رشدانا قصد داریم به معرفی و توضیح بهانههای متعددی بپردازیم که افراد بخاطر آنها مدتها است از راه اندازی استارتاپ خودداری کرده و مانع از پیشرفت خود و جامعه میشوند. تا انتها همراه ما باشید.
در ادامه، شما با رایجترین بهانههای افراد علاقمند و مصمم به راه اندازی استارتاپ آشنا خواهید شد. دلایلی واهی که حاصل تفکرات اشتباه آنها میباشد و با مطالعه کامل همه آنها، خواهید دانست که آنها واقعی نیستند و صرفا مانعی بزرگ برای شروع کردن به شمار میآیند. این بهانهها عبارتند از:
خیلی از افراد تصور می کنند که برای راه اندازی یک استارتاپ بسیار جوان هستند. هر چند میانگین جهانی سنی بنیان گذاران استارت آپ ها 27 سال است اما بسیاری از صاحبان استارت آپ های موفق فعالیت خود را در دوره نوجوانی آغاز کردند به عنوان مثال سم آلتمن (مدیر شتاب دهندهY Combinator ) که فعالیت خود را در 16 سالگی آغاز کرد.
خیلی ها می گویند بنیانگذار یک استارتاپ بهتر است حداقل 35 سال سن داشته باشد و چندین سال کار کرده باشد و از تجربه لازم برخوردار باشد ولی این حرف پایه و اساسی ندارد بلکه اگر شما هنوز تجربه کاری ندارید و در راه اندازی یک استارتاپ بی تجربه اید عجله کنید چرا که بهترین زمان همین الان است. در واقع با تجربه کردن یک شغل معمولی شما به همان آدم معمولی و حرف گوش کن تبدیل می شوید که تصور میکند حتما باید در یک جای رسمی کار کند و به او بگویند چه کار کند و چه کار نکند.
اگر نگران هستید که برای راه اندازی استارت آپ خود از هوش کافی برخوردار نیستید به نظر می رسد که آدم باهوشی هستید. از طرفی به این نکته هم توجه داشته باشید که عامل تعیین کننده در موفقیت شما هوش و استعدادتان نیست بلکه میزان تلاشی است که انجام می دهید. به طور مثال در خیلی از کمپانی های بزرگ افراد باهوش در اقلیت هستند و بقیه افرادی هستند که به اندازه آن ها باهوش نیستند ولی با کار و تلاش بیشتر سعی میکنند آن را جبران کنند.
در واقع برای راه اندازی استارت آپ شما نیاز به یک خدمت و یا محصولی دارید که مردم آن را بخواهند و نیاز داشته باشند. اگر از پس این مرحله برآمدید حال به این فکر کنید که چگونه درآمد کسب کنم. اگر در جذب مردم به خدمت یا محصول خود موفق بودید راهی هم برای درآمد زایی از آن پیدا خواهید کرد.
مسئله اجتناب ناپذیر در شروع راه اندازی استارت آپ نداشتن کسی به عنوان یک همراه است. اگز هنوز در حال تحصیل هستید این فرد را از می توانید از بین همکلاسی هایتان انتخاب کنید. زیاد روی پیدا کردن فرد مورد نظر در کنفرانس ها و همایش ها حساب باز نکنید و سعی کنید فردی را که انتخاب میکنید شناخت کاملی از او داشته باشید.
به طور کلی نداشتن ایده در ابتدای راه اصلا مهم نیست چون افرادی هم که ایده دارند پس از گذشتن چند ماه ایده شان به طور کلی تغییر میکند. مسئله اینجاست که به طور کلی چگونه میشود بدون ایده شروع کرد؟
چیزی که به شما پیشنهاد میکنیم این است که سعی کنید به دنبال چیزی باشید که در زندگی تان گمشده است. مهم نیست که چقدر خاص باشد فقط آن را جستجو کنید.
خیلی ها به تعداد رو به افزایش استارت آپ ها نگاه میکنند و تصور میکنند که جایی برای آن ها وجود ندارد و نمیشه ایده جدیدی داشت. یک اشتباه بزرگ این تفکر این است که حد و حدود برای تعداد استارت آپ ها قائل میشود. هیچ کسی نمیتواند برای خلاقیت و ایده پردازی مغز انسان حدودی متصور شود پس نگرانی درباره ی این موضوع بیهوده است.
یکی از قویترین دلایلی که خیلی از افراد سراغ شغل های معمولی و کارمندی میروند این است که این تصور به صورت پیش فرص در ناخودآگاه آن ها وجود دارد و این انتخاب به صورت خودآگاه صورت نمیگیرد. به عنوان نمونه زمانی که انقلاب صنعتی رخ داد شغل اکثر افراد کشاورزی بود در آن زمان هم در مقابل این تغییرات مقاومت نشان می دادند. حالا هم یکی دیگر از نقاط عطف تاریخ است و این اتفاق به طور مشابه در این سال ها در حال رخ دادن است. پس باید حواسمان باشد چرا که این تغییرات تاریخی کمک زیادی به تولید ثروت خواهند کرد.
یکی دیگر از مهم ترین دلیلها برای شروع نکردن استارت آپ این است که خیلی ها برای آزادی خود بیشتر از هر چیز دیگر ارزش قائلند. اگر عمر و زمان خود را میخواهید صرف سفر کردن دور دنیا یا نوازندگی در یک گروه موسیقی کنید اصلا ایرادی ندارد ولی اگر یک شغل معمولی را میخواهید انتخاب کنید به این همه توجه کنید که باید زمان زیادی را صرف کنید تا به آن چه که از انتظار شما هم پایین تر است برسید.
استارت آپ ها همانند یک تیم فوتبال هستند. مهم نیست که در کسب و کارتان چه نوع افرادی با چه زبانی یا مذهبی وجود دارد، مهم این است که هرکسی کارش را به شکل کامل بداند و آن را به خوبی انجام دهد.
همانطور که در مقدمه نیز اشاره کردیم، اگر برای راه اندازی استارتاپ خود مصمم هستید اما بخاطر برخی دلایل از آن امتناع میکنید، ابتدا باید به خودتان پاسخ دهید که چرا و چگونه میخواهید یک استارتاپ موفق را راه اندازی کنید. هنگامیکه دلایل خود را لیست میکنید متوجه چالش های پیش رو خواهید شد.
این چالش ها ممکن است موانع بزرگی برایتان محسوب شوند اما در این مقاله از رشدانا، تلاش کردیم که ضمن توضیح رایجترین بهانهها برای شروع نکردن استارتاپ، توضیح دهیم که این دلایل یا بهتر بگوییم بهانهها، زاییده تصورات اشتباه و ترسهای شما بوده و بایستی اصلاح شوند. چنانچه در این زمینه تجربه مشابهی دارید، آن را با ما و سایر دوستان تان در قسمت کامنتها، به اشتراک بگذارید.
Startup Launch Workshop
استارتاپ خود را حرفه ای راه اندازی کنید